دنیا دمش درازه
دوغ درخانه ترش است
دزد آب گرون میخوره
دستت چربه بمال سرت
دست دست را میشناسه
خر که جو دید کاه نمی خوره
زرنگی زیاد مایه جوانمرگیست
زن تا نزائیده دلبره وقتیکه زائید مادره
هردودی از کباب نیست
هنوز باد به ضخمش نخورده
مار مهره هر ماری نداره
ماست را که خوردی کاسش را زیر سرت بزار
ما که در جهنم هستیم یک پله پایین تر
مال است نه جان است که آسان بتوان داد
مارگیر را آخرش مار میکشه
گربه برای رضای خدا موش نمیگیره